مقالاتي در ارتباط با كاربرد GIS در بخش بهداشت و سلامت
كاربرد نظامهاي اطلاعات جغرافيايي در مطالعه هاي همه گير شناسي و بهداشت عمومي
(مقاله مروري)
محسن رضائيان
مجله دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي - درماني قزوين، 1385؛ دوره 10، بهار، شماره 38: صفحات 115-123
كلمات كليدي: جغرافيا، بهداشت همگاني، اپيدميولوژي
چكيده:
نظام هاي اطلاعات جغرافيايي، نظام هاي خودكار براي به دست آوردن، ذخيره، بازيابي، تجزيه و تحليل و نمايش داده هاي جغرافيايي هستند. اين نظام ها مي توانند توانايي همهگيرشناسان و متخصصين بهداشت عمومي را در كار با داده هاي جغرافيايي افزايش دهند. زماني كه اين نظام ها همراه با شيوه هاي مناسب تجزيه و تحليل آماري به كار گرفته شوند، ابزاري مفيد براي مطالعه مسايل مربوط به بهداشت جامعه خواهند بود. با اين وجود كاربران سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي نبايد تنها تحت تاثير نقشه هاي جذاب خلق شده توسط اين نظام ها قرار گرفته و بايستي وارده قوانين مربوط به مديريت، تجزيه و تحليل، اراي و تفسير داده ا را مدنظر داشته باشند. اين مقاله بخشي از مزايا و محدوديت هاي استفاده از سيستم هاي اطلاعات جغرافيايي را در تحقيقات همه گيرشناسي و بهداشت عمومي مورد بحث قرار مي دهد.
بررسي وضعيت پسماند جامد خطرناك صنايع شهرستان دشتستان از نقطه نظر زيست محيطي
ميترا غلامي، معصومه رواني پور، جواد رشيدي، احمد عامري
سلامت كار ايران، 1387؛ دوره 5، پاييزوزمستان، شماره 3-4: صفحات 10-18
كلمات كليدي: صنايع، پسماند جامد خطرناك ، GIS، دشتستان
بررسي ارتباط توزيع فضايي بيماري هاي بدخيم و عنصر سرب در استان اصفهان
معصومه رشيدي، مجيد غياث، رضا روزبهاني، محمد حسين رامشت، پريناز پورصفا، هادي غريب
مجله دانشكده پزشكي اصفهان، 1390؛ دوره 29، خرداد، شماره 135: صفحات 418-425
كلمات كليدي: زمين، بيماريهاي بدخيم، سرب، استا ن اصفهان، توزيع فضايي
چكيده:
مقدمه: چندين گروه مهم بيماريها (مثل بيماريهاي بدخيم) كه علتهاي ناشناخته و درمانهاي نامطمئن دارند وقتي كه نقشهي شيوع و توزيع فضايي آنها ترسيم ميشود، تفاوتهاي حايز اهميتي از يك نقطه به نقطهي ديگر مشاهده ميشود. اين مقاله حاصل تحقيقي در استان اصفهان است كه با استفاده از اطلاعات علوم پزشكي و تكيه بر بازشناسي پديدههاي ژئوژنيك (نقشهي پراكندگي سرب در استان) انجام شده است و قصد دارد با برقراري ارتباطي معنيدار بين برخي بيماريها (مطالعهي موردي: بيماريهاي بدخيم) و تجمع فلزات سنگين موجود در زمين (مطالعهي موردي: سرب)، نسبت به نحوهي توزيع فضايي بيماريهاي بدخيم و بررسي ارتباط اين بيماري با سرب در استان اصفهان مبادرت نمايد.
روشها: در اين مطالعه، آمار كليهي بيماريهاي بدخيم ثبت شده در استان اصفهان در طي سالهاي 1386 تا 1388 تهيه شد. آمار جمع آوري شده براي تهيهي نقشههاي توزيع فضايي بيماريهاي بدخيم مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن نقشهي پراكندگي سرب در استان اصفهان به منظور تطبيق فراواني غلظت سرب و ارتباط سنجي با فراواني بيماريهاي بدخيم از سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور تهيه و مورد استفاده قرار گرفت. در پايان آمار غلظت سرب در سه منطقهي (اراضي كشاورزي، غير كشاورزي، شهري و صنعتي) به منظور اطلاع از ميزان غلظت سرب براي اطمينان از پراكندگي سرب در استان از جهاد كشاورزي استان تهيه شد و با استفاده از نرم افزار GIS (Geographic information system يا همان سيستم اطلاعات جغرافيايي نرمافزاري است كه به وسيلهي آن ميتوان با وارد كردن دادههاي كمي در جدول اطلاعاتي مكانها به ترسيم نقشه و نمودار پرداخت) و وارد كردن اطلاعات بيماريهاي استان در جدول اطلاعاتي استان توزيع فضايي بيماريهاي بدخيم ترسيم و با پراكندگي سرب در استان مقايسه گرديد.
يافتهها: پراكندگي سه نوع از بيماريهاي بدخيم شامل بيماريهاي بدخيم پوست، بيماريهاي بدخيم خون و بيماريهاي بدخيم سينه منطبق بر پراكندگي سرب در همان نقاط است و بخش مهمي از اين نوع بيماريهاي بدخيم در استان اصفهان معلول وجود سرب در آن نقاط است.
نتيجهگيري: ترسيم توزيع فضايي ده بيماري بدخيم شايع در استان اصفهان نشانگر نوعي ارتباط بين عنصر سرب و فراواني سه نوع از اين بيماريها در استان بود.
بررسي وضعيت بهداشت محيطي رستورانها و هتلهاي داراي سالن غذاخوري در محدوده گردشگري بخش مركزي شهر اصفهان با استفاده از GIS در سال 87 و 88 (مطالعه موردي منطقه تحت پوشش مراكز بهداشتي درماني خواجو و 16 ملك)
علي زنگيآبادي، رضا قنبري، رحيم عالي ده چناري، هرمز روستايي
مجله علمي تحقيقات نظام سلامت، 1389؛ دوره 6، پاييز، شماره 3: صفحات 567-587
كلمات كليدي: رستوران، هتل داراي سالن غذاخوري، GIS، بهداشت محيط
چكيده:
مقدمه: بهداشت مواد غذايي و محلهاي توزيع مواد غذايي داراي اهميت فراوان ميباشد. گردشگران به جايي سفر ميكنند كه از اعتماد، اطمينان و امنيت كافي برخوردار باشد. در اين شرايط ارائه خدمات و امكانات مناسب نظير محلهاي توزيع مواد غذايي با شرايط بهينه بهداشتي در افزايش انگيزه آنها مؤثر است. هدف پژوهش حاضر، بررسي وضعيت بهداشت محيطي رستورانها و هتلهاي داراي سالن غذاخوري مركز توريستي شهر اصفهان بود، كه سالانه پذيراي مسافران فراواني است.
روشها: اين تحقيق به صورت توصيفي و نمونهگيري به صورت غير احتمالي هدفدار انجام شد. اطلاعات بازرسي بهداشت محيطي از رستورانها و هتلهاي داراي سالن غذاخوري مراكز بهداشتي و درماني 16 ملك و خواجو در طي سالهاي 87 و 88 جمعآوري و خلاصه گرديد، سپس توسط نرمافزار 15SPSS و 2007 Excel مورد آناليز توصيفي و تحليلي قرار گرفت. تصوير اصفهان با استفاده از نرمافزارهاي Google earth و Corel draw تهيه شده، در نرمافزار 0/2 Arc view با توجه به اطلاعات بهداشت محيط مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافتهها: مراكز بهداشتي و درماني 16 ملك و خواجو در مجموع داراي 26 واحد بودند، كه 17 مورد تحت پوشش مركز 16 ملك (65 درصد كل واحدها) و 9 مورد تحت پوشش مركز خواجو (35 درصد كل واحدها) قرار داشت. 65 درصد اين واحدها رستوران و 35 درصد نيز هتلهاي داراي سالن غذاخوري بودند. ميانگين تعداد بازديد از هر واحد در طي 2 سال در كل منطقه و در مراكز 16 ملك و خواجو به ترتيب برابر 41/11، 07/12 و 25/10 بازديد بود. اين ميانگين در سال اول و دوم به ترتيب برابر 6 و 32/5 بازديد و براي رستوران و هتلها به ترتيب برابر 77/11 و 89/10 بازديد به دست آمد.
نتيجهگيري: وضعيت بهداشت محيط در سال 87 و همچنين در منطقه خواجو و در هتلها به ترتيب از وضعيت بهداشت محيط در سال 88، منطقه 16 ملك و رستورانها بهتر بود. وضعيت بهداشت محيط در دو واحد معادل 9 درصد در سطح يك (عالي)، 10 واحد معادل 45 درصد در سطح دو (خوب)، 8 واحد معادل 36 درصد در سطح سه (متوسط) و 2 واحد معادل 9 درصد در سطح چهار (ضعيف) قرار داشتند.
بررسي پهنهبندي پسماند صنعتي و شهري در سطح استان اصفهان
حميد رضا پورزماني، سعيد ساماني مجد، زهرا بيروتي، حميد قدوسي، نيلوفر توسليان
مجله علمي تحقيقات نظام سلامت، 1389؛ دوره 6، ويژه نامه، شماره : صفحات 993-1001
كلمات كليدي: پسماند، Arc GIS، پهنهبندي، اصفهان
چكيده:
مقدمه: توليد مواد زايد جامد، محصول فعاليتهاي مختلف انسان است كه امروزه با تغيير شيوه زندگي و توسعه همه جانبه نسبت به گذشته، تغييرات زيادي داشته است. در استان اصفهان روزانه پسماند زيادي توليد ميگردد. با توجه به اهميت پسماند و بازيافت آنها، هدف تعيين محدودههاي توليد پسماندهاي مختلف جهت مكانيابي مراكز مناسب براي بازيافت پسماندها است.
روشها: جهت بررسي پهنهبندي پسماند صنعتي و شهري در سطح استان اصفهان، وضعيت توليد پسماند گروههاي مختلف در سطح استان به صورت كمي و كيفي مطالعه و برآورد گرديد. با توجه به نوع صنايع استان، پسماندها را ميتوان به ده دسته فلز، شيشه، زايدات ساختماني و سنگبريها، لاستيك و پلاستيك، كاغذ و مقوا، زايدات الكترونيك، خودرو فرسوده، منسوجات، چوب و ساير تقسيم كرد.
يافتهها: در اين مقاله نقشههاي تلفيقي پراكندگي پسماند توليدي گروههاي مختلف در شهركهاي صنعتي، صنايع پراكنده و شهرستانها توسط نرمافزار Arc GIS رسم گرديد، تا بر اساس توزيع اين پسماندها، سازمانهاي مربوطه مكان مناسب براي بازيافت اين پسماندها را در نظر گيرند.
نتيجهگيري: در نقشههاي تهيه شده، توزيع مواد بازيافتني كاني غير فلزي (شيشه)، سلولزي (چوب)، شيميايي (لاستيك و پلاستيك) و منسوجات، زايدات الكترونيكي و الكتريكي و خودرو فرسوده نشان داده شده است، كه با توجه به تجمع آنها مكانهاي مناسب جهت بازيافت پسماندهاي مختلف قابل تشخيص است.
اولويت بندي دهستان هاي استان چهار محال و بختياري بر اساس تراكم جمعيت- اولين گام در اقدامات پيشگيري از بحران
فاطمه دهقانفاروجي، علي بيتاللهي، اعظم نعمتي
فصلنامه امداد و نجات، 1389؛ دوره 2، ، شماره 3: صفحات 45-59
كلمات كليدي: تراكم جمعيت، اقدامات پيشگيري بحران، دهستانهاي استان چهارمحال وبختياري، مقاومسازي، مسكن روستايي
چكيده:
مقدمه: دادههاي جمعيتي از اطلاعات حياتي مديريت بحران به ويژه سيستمهاي هشدار زود هنگام، يكي از ملزمات اقدامات آمادگي و پيشگيري از بحران به شمار مي رود. اطلاعات تراكم جمعيت در كشورهاي در حال توسعه بسيار با ارزش اما بسيار اندك و بيشتر در قالب سرشماري هاي عمومي است. اطلاعات سرشماري جمعيتي اغلب فاقد پيوستگي فضايي يا مكاني در مقياس كوچكتر است به گونه اي كه در فرايندهايي نظير برآورد آسيبپذيري كه يكي از موارد با اهميت در پيشگيري و آمادگي از بحران و وابسته به محدودة جغرافيايي است، قابل استفاده نيست. از آنجا كه روستاها نقش انكارناپذيري در توليد و اقتصاد كشاورزي كشور و حيات بخشي گسترة وسيعي از سرزمين دارند، در نظام برنامهريزي مورد توجه هستند و به دلايل زيرساختي و فرهنگي از آسيبپذيري بيشتري نسبت به شهرها برخوردارند. توجه به اطلاعات جمعيتي روستاها از جمله تراكم جمعيتي در اقدامات آمادگي و پيشگيري بحران با اهميت است و ميتواند اين اقدامات را در جهت مشخصي هدفمند نمايد.
روشها: به منظور تعيين دهستانهاي با تراكم جمعيتي بالا و آسيبپذير، از دادههاي خام مركز آمار ايران استفاده شد. دادههاي خام جمعآوري و پس از انجام محاسبات آماري، اطلاعات موردنياز، استخراج و سپس با كمك نرمافزار ArcGIS پردازش گرديد.
يافتهها: بر اساس اطلاعات پردازش شده در محيط رقومي نرم
افزار نرمافزارArcGIS ، نقشه پهنهبندي تراكم جمعيت تهيه و دهستانهاي
استان از نظر تراكم جمعيت، شناسايي و ردهبندي شد. تراكم جمعيت روستايي اين
استان61/25 نفر در كيلومترمربع است كه رتبة هشتم را در استانهاي كشور به
خود اختـصـاص ميدهد.
نتيجهگيري: با بررسي تراكم و توزيع جمعيتي در
گسترة دهستانهاي استان چهار محال و بختياري، دهستانهاي اين استان از نظر
تراكم جمعيت در 5 گروه، اولويت بندي گرديد تا برنامههاي مقاومسازي مسكن
روستايي با هدف كاهش تلفات انساني به گونه اي مشخص انجام پذيرد. نتايج حاصل
از اين اولويتبندي تعيينكنندة نقطه آغاز اجراي برنامههاي كلان مديريت
بحران به ويژه پيشگيري است.
پراكندگي جغرافيايي نيروي انساني در سامانه ارايه خدمات سلامت روان در سال 1386
مسعود احمدزاد اصل، احمدرضا شمشيري، احمد حاجبي، مرتضي ناصربخت، محمدباقر صابري زفرقندي، فرنوش داودي
مجله روانپزشكي و روانشناسي باليني (انديشه و رفتار)، 1390؛ دوره 17، ويژه نامه تابستان، شماره 2: صفحات 143-150
كلمات كليدي: سامانه سلامت روان، پراكندگي جغرافيايي، نيروي انساني، ايران،
چكيده:
هدف: بررسي حاضر با هدف ارايه نقشه جغرافيايي و وضعيت
پراكندگي شاخصهاي مربوط به پراكندگي نيروي انسانيِ سامانه ارايه خدمات
روان در ايران، به تفكيك مناطق زيرپوشش دانشگاههاي علومپزشكي انجام شد.
روش:
اين بررسي با بهكارگيري دادههاي موجود از گزارشهاي سامانه سلامت روان
در سال 1386 انجام شد. پس از تنظيم شاخصها، دادهها بهكمك نرمافزار Arc
GIS 9.2 به صورت توصيفي و نمودار درونياب نمايش داده شد. همچنين ميزان هر
يك از شاخصهاي بررسيشده، كمينه و بيشينه و انحرافمعيار هر يك از شاخصها
در مناطق گوناگون گزارش شد.
يافتهها: در سال 1386 ميانگين كشوري هفت شاخص جمعيت زيرپوشش به كل جمعيت كشور، جمعيت زيرپوشش شهري به كل جمعيت شهري، جمعيت زيرپوشش روستايي به كل جمعيت روستايي، نسبت خانههاي بهداشت زيرپوشش به كل خانههاي بهداشت، نسبت مراكز بهداشتي- درماني روستايي زيرپوشش به كل موارد موجود، نسبت مراكز بهداشتي- درماني شهري زيرپوشش به كل موارد موجود و نسبت پايگاههاي بهداشتي زيرپوشش به كل موارد موجود بهترتيب 8/54%، 9/36%، 2/96%، 5/97%، 1/97%، 4/50%، 4/41% بود. تعداد افراد ارايهدهنده خدمات بهداشت روان در كشور به تفكيك عبارت بود از: 29282 بهورز، 6529 كاردان بهداشت، 4595 پزشك عمومي دورهديده، 61877 رابط بهداشت، 692 روانپزشك، 27 روانپزشك كودك، 126 دكتر روانشناس (56 نفر باليني و 70 نفر ديگر شاخهها)، 652 كارشناسارشد روانشناسي (183 نفر باليني و 469 نفر ديگر شاخهها)، 651 مددكار اجتماعي و 214 روانپرستار.
نتيجهگيري: پراكندگي تخصصي نيروي انساني در سامانه سلامت روان كشور خوب است، ولي در پراكندگي نيروي انساني متخصص نسبت به جمعيت زيرپوشش توازن وجود ندارد.
بررسي غلظت كلروفرم در شبكه توزيع آب شهر اصفهان و پهنهبندي آن با سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS)
بيژن بينا، امير محمدي، افشين ابراهيمي، محمدمهدي امين، حميدرضا پورزماني، سپيده نعمتيمنصور
مجله علمي تحقيقات نظام سلامت، 1391؛ دوره 8، ، شماره 2: صفحات 204-213
كلمات كليدي: آب شرب، سرطانزا، شهر اصفهان، گندزدايي، THMs
چكيده:
مقدمه: اين مطالعه با هدف تعيين غلظت كلر باقيمانده كل و كلروفرم در شبكه توزيع آب شهر اصفهان و پهنهبندي آن با سيستم اطلاعات جغرافيايي (Geographic information system يا GIS) انجام گرفت.
روشها: اين مطالعه از نوع توصيفي- مقطعي است. كلر باقيمانده كل در محل نمونهبرداري از شبكه توزيع آب اصفهان توسط دستگاه پرتابل و غلظت كلروفرم بعد از انتقال نمونهها در شرايط استاندارد به آزمايشگاه با استفاده از دستگاه طيفسنج جرمي (Gas chromatography–mass spectrometry يا GC-MS) اندازهگيري شد. براي انجام پهنهبندي نتايج به دست آمده از سنجش پارامترهاي مورد آناليز از GIS استفاده گرديد.
يافتهها: مقادير اندازهگيري شده حداكثر و حداقل به ترتيب براي كلر باقيمانده كل ppm 3.3 و غير قابل تشخيص و براي كلروفرم ppb 28 و ppb 10 است كه غلظتهاي به نسبت زياد كلروفرم بيشتر مربوط به نقاط انتهايي شبكه و حاشيه شهر است. نقاط مركزي شهر داراي غلظت كمتري از كلروفرم نسبت به ساير نقاط است. دليل اين امر را ميتوان به مصرف بيشتر آب در نقاط مركزي شهر و راكد ماندن آب در نقاط حاشيهاي شهر مربوط دانست.
نتيجهگيري: در حال حاضر آب خروجي از تصفيهخانه آب شرب اصفهان كيفيت مناسبي از لحاظ وجود كلر باقيمانده و محصولات ثانوي گندزدايي دارد. مقادير آن در محدوده مجاز WHO (Word health organization) و USEPA (United states environmental protection agency) ميباشد ولي ضرورت دارد غلظت احتمالي تري هالومتآنهاي توليدي به صورت مستمر اندازهگيري شود و با استفاده از روشهاي مناسب تلفيقي براي كاهش تشكيل اين تركيبات مورد توجه قرار گيرد
كاربرد GIS در تحقيقات پزشكي راهكاري در جهت پيشگيري از بيماري
عبداله سيف, معصومه رشيدي, رضا روزبهاني, نغمهالسادات دهدشتي, پريناز پورصفا
مجله دانشكده پزشكي اصفهان، 90؛ دوره 29، دي، شماره 164: صفحات 23-29
كلمات كليدي: GIS، سلامت، بيماريهاي محيطي، نقشه
چكيده:
مقدمه: سيستم اطلاعات جغرافيايي (Geographical information system يا GIS) نرمافزاري است بسيار آسان كه به كاربران اين امكان، را ميدهد كه به سادگي اطلاعات مكاني و دادههاي توصيفي را براي ايجاد نقشهها، جداول و نمودارها به كار گيرند. اين نرمافزار ابزارهاي لازم براي جستجو، تحليل دادهها و نمايش نتايج را با كيفيت مناسب در اختيار كاربران قرار ميدهد. قابليتهاي عمدهي اين نرمافزار عبارت از ايجاد يك پايگاه دادههاي اطلاعاتي، محيط كاري و گرافيكي آسان ميباشد.
روشها: اين پژوهش از نوع توصيفي، تحليلي و امور تجربي نويسنده است و به دنبال آن است تا اين نرمافزار را جهت كاربردهاي آن در علوم پزشكي به منظور پهنهبندي بيماريها معرفي نمايد.
يافتهها: نرمافزار GIS نرمافزاري كاربردي است و ميتوان با
ارايهي الگوي توزيع فضايي برخي از بيماريها به صورت نقشه، به بررسي علل
ايجاد بيماري پرداخت و توزيع فضايي هر بيماري را به صورت كمي و كيفي به
تصوير كشيد. با توجه به اين كه همهي بيماريها منشأ عفوني و يا ژنتيك
ندارند و عوامل محيطي نيز ميتوانند سبب ايجاد بعضي بيماريها شوند اين
نرمافزار ميتواند ارتباط برخي بيماريها را با بعضي عوامل محيطي بررسي
نمايد.
نتيجهگيري: GIS نرمافزاري مفيد به منظور پهنهبندي بيماريها
به شمار ميرود و با توزيع فضايي برخي بيماريها ميتوان به نتايج قابل
توجهي رسيد. نتايجي نظير اين كه برخي از بيماريها با عوامل محيطي در
ارتباط هستند. تشخيص عوامل محيطي در جهت درمان، پيشگيري و كاهش هزينههاي
بهداشتي و درماني راهي در جهت توسعه سلامت ميباشد.
توزيع بروز سرطان هاي مختلف در محلههاي شهر تهران تحت پوشش دانشگاه علوم پزشكي تهران در سال 1386
مرضيه روحاني رصاف، محمد رضا روحاني رصاف، فرانك رحيمي، ميترا مهرآزما، علي گل محمدي، ريتا مطيع دوست، عزيز كساني، محسن اسدي لاري
مجله علوم پزشكي رازي (مجله دانشگاه علوم پزشكي ايران سابق)، 90؛ دوره 18، آبان، شماره 89: صفحات 34-45
چكيده:
مقدمه: بار جهاني سرطان به علت پيري و رشد جمعيت و همچنين
رفتارهاي پرخطر بخصوص مصرف سيگار و عوامل محيطي مختلف در حال افزايش است.
اطلاعات مناسب از سرطان هاي مختلف در مكانهاي خاص جغرافيايي مي تواند به
برنامه ريزي خدمات سلامت براي درمان و غربالگري گروه هاي با ريسك بالا كمك
كند. تا به حال انواع سرطان به تفكيك مناطق و محلات در شهر تهران گزارش
نشده و اين اولين گزارش در اين زمينه است كه به تفكيك محلات شهر تهران
ارائه مي گردد تا از طرفي اپيدميولوژي سرطان ها در مناطق تحت پوشش مشخص شود
و از طرف ديگر امكان خدمات رساني عادلانه به بيماران نيازمند از سوي
مسئولان سلامت فراهم آيد.
روش كار : اين مطالعه يك مطالعه مقطعي است كه
الگوي توزيع سرطان در محلات تحت پوشش دانشگاه را نشان مي دهد. سرطان هاي
تازه تشخيص داده شده ساكنان شهر تهران در سال 1386 از معاونت بهداشتي
دانشگاه علوم پزشكي ايران (سابق) كه تقريبا 55.5% آمار گزارشي سرطان ها را
دارد اخذ شد. مناطق تحت پوشش دانشگاه ، غرب و جنوب غرب تهران شامل مناطق
2,5,6,9,18,21,22 است. بروز (براساس سرشماري سال 1385) و ميزان استاندارد
سني و جنسي (جمعيت ايران به عنوان جمعيت استاندارد) محاسبه وبا پيدا كردن
آدرسها و تعيين منطقه و محله سكونت اين افراد و با استفاده از سيستم
اطلاعات جغرافيايي( GIS )، پراكندگي موارد در نقشه به دست آمد. تفاوت سرطان
هاي شايع در بين مناطق تحت پوشش با آزمون دقيق فيشر تعيين گرديد.
يافته
ها : بروز سرطان ها در مناطق تحت پوشش 72.822در صدهزار و بالاترين ميزان
بروز مربوط در منطقه 6، ( ASR=90.552 در صدهزار) و منطقه 2، (71.503 ASR= )
و كمترين بروز در بين مناطق تحت پوشش در منطقه 18، (ASR=34.991 ) بود كه
اين تفاوت در مناطق با آزمون فيشر معنادار شد. بيشترين ASR در زنان 87.517
در صدهزار در منطقه 6، و در منطقه 2 معادل71.621 و در مردان با94.683 در
منطقه 6 و 70.919 در منطقه 2 مي باشد. بيشترين بروزسرطان مردان در عباس
آباد، قائم مقام و گاندي و در زنان دانشگاه، آرژانتين- ساعي، شيراز است.
بالاترين ASR به ترتيب مربوط به سرطان پستان (9.018)، كولوركتال (4.94)،
پروستات (4.174) ، معده (3.711) و پوست (3.522) است.
نتيجه گيري : از آنجاكه ساكنان ديگر مناطق (خارج از مناطق پوششي دانشگاه) هم به مراكز تحت پوشش دانشگاه مراجعه كرده بودند لذا نتايج بايد با احتياط تفسير گرديد. تجمع سرطان در مناطق تحت پوشش دانشگاه (6، 2) و همچنين مناطق خارج از پوشش دانشگاه (1 و 3) تحقيقات بيشتري را ميطلبد تا مشخص شود كه وجود چه عواملي در اين مناطق باعث اين تجمع شده است.
مديريت بحران در جهت تعديل خسارتهاي حاصل از زلزله در استان تهران
معصومه رشيدي، هادي غريب، عبدالله سيف، محمد حسين رامشت
فصلنامه امداد و نجات، 90؛ دوره 3، ، شماره 2: صفحات 40-47
كلمات كليدي: مديريت بحران، زلزله، استان تهران، خسارت
چكيده:
مقدمه: تمركز و تراكم جمعيت و افزايش بارگذاريهاي اقتصادي بر بستر استان تهران منجر به پذيرش نقشها و عملكردهاي متعدد شده است. يكي از مهمترين موضوعاتي كه تهران با آن دست به گريبان است موضوع حوادث طبيعي از جمله زلزله است.
هدف اين پژوهش، شناسايي مناطق آسيبپذير، تهية نقشة آسيبپذيري نقاط مختلف استان بر حسب درجات آسيبپذيري است.
روشها: در اين تحقيق، ارتباط بين شاخصهاي اقتصادي- اجتماعي با عوامل مؤثر در آسيبپذيري استان تهران در برابر زلزله مورد تحليل قرار گرفت. در اين بررسي از قابليتها و تكنيكهاي تحليلي نرمافزار GIS در لايههاي مختلف استفاده شد.
يافتهها: بررسيها نشان داد كه استان تهران داراي پتانسيل بالايي براي زلزله است و با توجه به قانون بازگشتپذيري و تكرار بلاياي طبيعي، امكان رخداد زلزله براي استان تهران بسيار زياد و قابل پيشبيني است و گروههاي آسيبپذير و نقاط بحراني از لحاظ كالبدي درست منطبق بر نقاط اشغال شده بهوسيلة اقشار پايين جامعه است.
نتيجهگيري: اقدامات صحيح درخصوص توانمندسازي در برابر زلزله كمك شاياني در رابطه با تعديل خسارتهاي حاصل از زلزله در استان تهران ميكند. با توجه به ويژگيهاي كالبدي- فضايي و استراتژيك بودن استان تهران، بايد به توانمندسازي مديريت بحران در برابر بلاياي طبيعي توجه ويژه كرد.
پهنه بندي شهر تهران بهمنظور استقرار بهينه بيمارستان ها در شرايط عادي و بحران (زلزله)
مهين نسترن، غزال عبداللهي، محمود جمشيدي، صفورا مختارزاده
فصلنامه امداد و نجات، 91؛ دوره 4، خرداد، شماره 2: صفحات 1-15
كلمات كليدي: بيمارستان، مكانيابي، تحليل فضايي، همجواري، زلزله
چكيده:
مقدمه: در ميان حوادث و بلاياي طبيعي، زلزله، به دليل غيرقابل پيش بيني بودن، يكي از مخربترين اين بلايا به شمار مي رود. شهر تهران با جمعيتي در حدود 7.8 ميليون نفر داراي توان لرزهاي بالا و با گسلهاي فعال و متعدد است. يكي از كاربري هاي مؤثر در كاهش آسيب هاي ناشي از زلزله، بيمارستان ها مي باشند. بيمارستان ها مشكلات متعددي در زمينة موقعيت و مكان قرارگيري شان دارند كه مي تواند در شرايط بحران نقش مهم و حياتي اين مراكز را كاهش دهد. تاكنون مطالعات انجام شده در ارتباط با بيمارستان ها در شرايط زلزله جامع نبوده و هر يك از آنها به بررسي بخشي از مسائل آن پرداخته اند. لذا در اين مقاله، تمامي معيارهاي تعيين كننده در مكانيابي بيمارستان ها در شرايط عادي و بحران (زلزله) مشخص و سپس اين معيارها با يكديگر تلفيق و پهنه-هاي مناسب براي استقرار اين كاربري حساس و مهم تعيين شده اند. نتايج حاصل از اين تلفيق با وضع موجود بيمارستان ها مقايسه و شرايط هريك از بيمارستان ها براي رويارويي با زلزله مشخص شده است.
روش ها: اين تحقيق از نظر هدف، كاربردي و از نظر روش توصيفي- تحليلي است. روش جمع آوري داده ها اسنادي و كتابخانه اي مي باشد. روش تجزيه و تحليل داده ها براي وزن دهي به معيارها فرآيند تحليل سلسله مراتبي (AHP) و ابزار تحليل، GIS و نوار ابزار تحليل فضايي است.
يافته ها: يافته هاي پژوهش شامل تعيين پهنه هاي مناسب براي استقرار بيمارستان هاي شهر تهران، با توجه به معيارهاي هم جواري، مكاني و دسترسي در شرايط عادي و بحران و همچنين تحليل بيمارستان ها براساس اين پهنهها ميباشد.
نتيجه گيري: نتايج نشان مي دهد نزديك به نيمي از بيمارستان هاي تهران در پهنه هاي نامناسب مكان يابي شده-اند كه در صورت عدم مقاوم سازي نمي توانند نقش حياتي خود را در زمان بحران ايفا نمايند. بر اين اساس، بيمارستانها مي بايست متناسب با وضعيت پهنه اي كه در آن واقع شده اند، تجهيز و در برابر زلزله مقاوم گردند.
بررسي عوامل موثربر غلظت نيترات منابع آب شرب زيرزميني شيراز با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي(GIS)
احمد بديعي نژاد، ميترا غلامي، احمد جنيدي جعفري، احمد عامري
طلوع بهداشت(فصلنامة پژوهشي دانشكده بهداشت يزد)، 91؛ دوره 11، ، شماره 2: صفحات 47-56
كلمات كليدي: غلظت نيترات، آبهاي زيرزميني، شهر شيراز، سيستم اطلاعات جغرافيايي (GIS)
بررسي ارتباط غلظت آلاينده هاي استنشاقي دي اكسيدگوگرد و دي اكسيدنيتروژن و سقط جنين
مريم مريدي، سعيده ضيائي، انوشيروان كاظم نژاد، ميثم عفتي
مجله علوم پزشكي رازي (مجله دانشگاه علوم پزشكي ايران سابق)، 1391؛ دوره 19، مرداد، شماره 98: صفحات 1-10
كلمات كليدي: دي اكسيدگوگرد، دي اكسيد نيتروژن، سقط جنين، سيستم اطلاعات مكاني
چكيده:
زمينه و هدف: سكونت در مناطق آلوده ميتواند به عنوان يك عامل خطر براي زايمان زودرس و وزن كم هنگام تولد باشد. مطالعات معدودي در مورد ارتباط بين استنشاق هواي آلوده و سقط جنين وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر تعيين ارتباط ميان استنشاق آلايندههاي محيطي در دوران بارداري و بروز سقط جنين ميباشد.
روش كار: پژوهش حاضر مطالعهاي مورد-شاهدي است كه بر روي 148
سقط خودبه خودي (گروه مورد) و 148 خانم باردار (گروه شاهد) انجام شد.
نمونهها به صورت تصادفي از 10 بيمارستان در سطح شهر تهران در سال 1389
جمعآوري شدند. ارتباط سقط جنين و آلودگي هوا با استفاده از آزمونهاي
آماري تي و رگرسيون لجستيك در نرم افزار SPSS و همچنين تحليلهاي مكاني در
نرم افزار Arc GIS مورد بررسي قرار گرفت.
يافتهها: ميانگين غلظت
دياكسيدنيتروژن و دياكسيدگوگرد در گروه مورد(35.91±20.46 , 49.62±19.87)
بيشتر از گروه شاهد (29.1±11.11, 45.67±13.2) بود (p=0.000, p=0.045).
همچنين مشخص شد سقط جنين در افرادي كه در فاصله كمتر از 100 متر از
بزرگراهها زندگي ميكنند، بيشتر بود.
نتيجهگيري: با توجه به نتايج اين پژوهش به نظر ميرسد آلودگي هوا و سكونت در نزديكي مناطق پرتردد تهديد كننده سلامت مادر باردار و جنين ميباشد. لذا، ارائه آموزشهاي لازم در زمينه آثار سوء آلودگي هوا بر بارداري به زنان ساكن در مناطق پرتردد شهر و همچنين اتخاذ راهكارهايي جهت كاهش اين آلايندهها پيشنهاد ميگردد.
توزيع جغرافيايي و ارايه نقشه اوليه سطحبندي خدمات بيمارستاني تختهاي مراقبت ويژه نوزادان (NICU) در شهر تهران
ميلاد شفيعي، آرش رشيديان، فاطمهسادات نيري، ذبيحالله چارراهي، علي اكبريساري، پژمان حموزاده
مجله پژوهشي حكيم، 1391؛ دوره 15، بهار، شماره 1: صفحات 1-12
كلمات كليدي: توزيع جغرافيايي، مراقبت پريناتال، سطحبندي، خدمات مادر و نوزاد
چكيده:
مقدمه: اين پژوهش با هدف تعيين نواحي جغرافيايي تحت پوشش و مسيرهاي ارجاع براي بيمارستانهاي داراي واحد مراقبت ويژه نوزادان در راستاي پيادهسازي نظام سطحبندي خدمات در شهر تهران انجام گرفت.
روش كار: اين مطالعه به صورت مقطعي در سال 1389 انجام شد. ابتدا با استفاده از اطلاعات موجود و مصاحبه با متوليان سلامت مادر و نوزاد ، وضعيت كنوني بيمارستانهاي داراي بخش مراقبت ويژه نوزادان بررسي شد. سپس با استفاده از نرمافزار GIS و بسته نرمافزاري WVD ، نواحي جغرافيايي تحت پوشش بهينه هر يك از بيمارستانهاي مورد بررسي تعريف و در قالب نقشه مراقبت پريناتال در شهر تهران پياده شد و مسيرهاي ارجاع در مناطق 22گانه تهران بر مبناي اولويت جغرافيايي شناسايي شدند.
يافتهها: نتايج مطالعه حاكي از توزيع نامناسب بيمارستانها و تختهاي مراقبت ويژه و تمركز بيشتر آنها در نواحي مركزي و شمالي شهر تهران ميباشد. يازده منطقه شهر تهران فاقد NICU و سه منطقه شهر تهران هر يك بيش از 90 تخت دارند. با استفاده از محل قرارگيري بيمارستانهاي مورد مطالعه نسبت به هم و تعداد تختهاي NICU موجود در آنها پنج بيمارستان به عنوان مراكز ريفرال نهايي براي مناطق 22گانه شهر تهران تعيين شدند. هر يك از پنج بيمارستان ريفرال اصلي نيز با توجه به شعاع پوششي و فاصله و مسيرهاي دسترسي، بيمارستانهاي ديگر را تحت پوشش خود قرار دادهاند.
نتيجهگيري: مطالعه حاضر با تعيين نواحي جغرافيايي تحت پوشش بهينه و مسيرهاي ارجاع براي هريك از بيمارستانهاي مورد مطالعه، ستاد هدايت و بيمارستانها را در تعيين نظاممند بيمارستان هدف براي ارجاع ياري نموده و در بهبود ارايه خدمات مؤثر خواهد بود.
http://journals.tums.ac.ir/upload_files/pdf/_/23563.pdf
عنوان اصلي مقاله و نويسندگان آن به شرح زير هستند:
Temporal modeling of Crimean-Congo hemorrhagic fever in eastern Iran
Ehsan Mostafavi, Sadegh Chinikar, Saeid Bokaei, AliAkbar Haghdoost
OBJECTIVES: This study was conducted to
determine the predicting factors of Crimean Congo hemorrhagic fever
(CCHF) in Zabol and Zahedan, from where more than 60% of all national
cases are reported, in order to improve CCHF disease surveillance and to
target control efforts.
METHODS: Data were
collected from the National Reference Laboratory on Arboviruses and
Viral Hemorrhagic Fevers, the national meteorology organization, the
veterinary organization, and the national statistics center of Iran. A
Poisson regression analysis was applied for the temporal modeling of
human samples between 2000 and 2006. The modeling fitness was checked
with data from 2007.
RESULTS: This modeling
revealed that the disease occurrence followed a seasonal pattern. The
maximum temperature and relative humidity in previous months was found
to positively affect the occurrence of the disease. Variables such as
the level of livestock imports and the number of slaughtered animals
were also found to be influential in the occurrence of the disease. The
pseudo R(2) was 0.51 in the final model.
CONCLUSIONS:
The model predicted the number of cases 1 month in advance with more or
less acceptable accuracy. Therefore, it appears that the model might be
useful as part of an early warning system.
مقاله اول نوشته آقايان بياتاني و صادقي در مورد بيماري ليشمانيوز جلدي است كه در مجله حكيم به چاپ رسيده است. عنوان اين مقاله: تجزيه و تحليل مكاني عوامل محيطي موثر بر ليشمانيوز جلدي در ايران با استفاده از سيستم اطلاعات جغرافيايي است و علاقمندان مي توانند متن كامل اين مقاله را از لينك زير دانلود نمايند:
http://hakim.hbi.ir/browse.php?mag_id=119&slc_lang=fa&sid=1
مقاله دوم نوشته آقاي حليمي و همكاران در مورد مالاريا است كه در مجله دانشكده بهداشت و انستيتو تحقيقات بهداشتي به چاپ رسيده است. عنوان اين مقاله:شرايط اقليمي شيوع بيماري مالاريا در ايران با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافيايي است و علاقمندان مي توانند متن كامل آن را از لينك زير دانلود كنند:
http://journals.tums.ac.ir/upload_files/pdf/_/23016.pdf
Susceptibility mapping of visceral leishmaniasis based on fuzzy modelling and group decision-making methods
در مجله Geospatial Health به چاپ رسیده است. علاقمندان به دریافت متن کامل این مقاله می توانند آن را از لینک زیر دانلود کنند:
http://www.geospatialhealth.unina.it/articles/v7i1/gh-v7i1-05-rajabi.pdf
Asian Pacific Journal of Tropical Medicine به چاپ رسيده است وضعيت موارد مالاريا طي سالهاي ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ در محيط جي آي اس تجزيه و تحليل شده و نقشه هاي مربوطه ترسيم گرديده است. سپس ارتباط عوامل و متغيرهاي محيطي موثر در انتقال بيماري از قبيل دما - ارتفاع و پوشش گياهي با موارد گزارش شده مالاريا در سالهاي مطالعه سنجيده شده و نقشه پيش بيني انتقال ترسيم شده است. علاقمندان جهت دريافت متن كامل مقاله مي توانند با اينجانب مكاتبه نمايند.
نویسندگان مقاله: آقای دکتر مظفری- خانم بخشی زاده- آقای غیبی
علاقمندان جهت دریافت متن کامل مقاله می توانند با اینجانب مکاتبه کرده و یا از لینک زیر آن را دانلود نمایند:
http://uijs.ui.ac.ir/gep/browse.php?a_id=450&slc_lang=fa&sid=1&ftxt=1
علاقمندان می توانند جهت دریافت متن کامل مقاله با اینجانب مکاتبه نمایند.
Spatial analysis and mapping of malaria risk in an endemic area, south of Iran: a GIS based decision making for planning of control
Spatio-temporal distribution of malaria vectors (Diptera: Culicidae) across different climatic zones of Iran
نقشه سازی پراکندگی جغرافيايی کژدمهای مهم ايران
نويسندگان: محمد مهدی صداقت ، عبدالرضا صلاحی مقدم و روح اله دهقانی *
* دانشيار ايران، كاشان، دانشگاه علوم پزشکي كاشان، دانشکده بهداشت، گروه بهداشت محيط
(* نويسنده مسؤول) - dehghani37@yahoo.com
چکيده :
سابقه و هدف: کژدم ها در زمره مهمترين بندپايان سمی دنيا محسوب می گردند و هر ساله تعداد زيادی از افراد مورد گزش آنان واقع می شود که از عوارض دردناک آن رنج برده، يا اين که در اثر نيش سمی جان خود را از دست می دهند. در کشور ايران نيز کژدم زدگی از مسائل عمده بهداشتی کشور به ويژه درمناطق گرمسيری و جنوبی به شمار می آيد. با توجه به اهميت موضوع، نقشه سازی پراکندگی جغرافيايی کژدم های مهم ايران جهت استفاده مراکز بهداشتی درمانی مورد تهيه قرار گرفت.
مواد و روش ها: کليه مقالات در دسترس از مجلات معتبر داخلی و خارجی در مورد کژدم های ايران مورد مطالعه قرار گرفته اند. سپس با توجه به محل صيد کژدم ها و با استفاده از نرم افزار ArcGIS ، نقشه سازی برای هر گونه جداگانه انجام گرفت. مقالات در خصوص کژدم های ايران از بانک های اطلاعاتی معتبر نظير Iranmedex و PubMed استخراج و مورد مقايسه و داده های آن در نقشه ها وارد گرديد.
يافته ها: نتايج اين مطالعه نشان می دهد که مناطق گرمسيری و جنوب و جنوب غربی کشور تراکم گونه ای بيشر از بقيه نقاط کشور داشته است و مطالعات متنوع تری توسط پژهشگران ايرانی در اين مناطق انجام شده است.
بحث و نتيجه گيری: نقشه های به دست آمده بيانگر پراکندگی کژدم های صيد شده در کشور می باشد و می تواند به عنوان راهنمای انتشار کژدم ها، مورد استفاده مراکز بهداشتی درمانی مناطق مختلف کشور قرار گيرد.
واژههاي كليدي: كژدم، ايران، پراکندگي جغرافيايي، نقشه سازي،
Geographical mapping and Bayesian spatial modeling of malaria incidence in Sistan and Baluchistan province, Iran
توسط محققين دانشگاه علوم پزشكي تهران درمجله Asian Pacific Journal of Tropical Medicine به چاپ رسيده است. علاقمندان مي توانند براي دريافت متن كامل مقاله با اينجانب مكاتبه فرمايند.
خلاصه مقاله به شرح زیر است:
سابقه و هدف: حلزون هاي آب شيرين ميزبانان واسط گروه بزرگ و مهمي از كرم
هاي انگلي در پزشكي و دامپزشكي هستند. در ايران سالانه ميليونها ريال
خسارات ناشي از فاسيوليازيس انساني ايجاد ميشود و شيستوزوميازيس در گذشتهاي
نه چندان دور يكي از بيماريهاي مهم در ايران بوده است. اين در حالي است كه
طيف وسيعي از ترماتودهاي حيواني در ايران داراي اهميت زيادي است. در
مطالعات انگل شناسي ترماتودها، يكي از مهمترين متغيرها، نوع حلزون ميزبان
واسط است. حلزونهاي ايران سالهاست كه مورد توجه و تحقيق قرار گرفته اند اما
بعد از حذف شيستوزوميازيس جمع بندي مستدل بر وضعيت حلزونهاي ايران صورت
نگرفته است.
مواد و روش ها: براي جمعآوري اطلاعات فوق ابتدا مطالعه
كتابخانهاي بر روي مقالات، پايان نامه ها و منابع حلزونهاي آب شيرين ايران
صورت گرفته و ليستي از حلزونهاي كشور تهيه شد، سپس با كمك منابع و مراجع
معتبر و كتب حلزون شناسي، وضعيت حلزونهاي آب شيرين ايران ارائه گرديد. براي
نقشه سازي پراكندگي حلزونهاي مهم از نرم افزار 3/9 ArcGIS استفاده گرديد.
يافته
ها: حدود 20 جنس از حلزونهاي مهم آب شيرين در ايران ديده شده است. برخي
حلزونهاي دريايي مهم در پزشكي و يا ليسك ها و يا حلزونهاي آب شيرين با
اهميت كم نيز علاوه بر داده هاي فوق قابل گزارش بوده است. نقشه پراكندگي
حلزونهاي مهم ارائه شده است.
بحث و نتيجه گيري: : از آنجا كه مبارزه با
انگلهاي منتقله از حلزون به استثتا شيستوزوماها، بر حلزون كشي استوار نيست و
قطع سير تكاملي انگل در ساير مقاطع زندگي كرم مورد توجه قرار مي گيرد،
اطلاع از پنانسيل اقليمي، شرط اصلي براي پيشگيري از بيماريهاي فوق است.
الگوي پراكندگي حلزون هاي ايران بر اساس ويژگي هاي زيستي حلزون ها متفاوت
است و ميتواند در الگوسازي و اپيدميولوژي بيماري هاي منتقله از حلزون مورد
استفاده قرار گيرد. اين نخستين باري است كه نقشه حلزون هاي ايران ارائه مي
گردد.
Geospat Health. 2010 Nov;5(1):71-7.
Abstract
Between 1998 and 2001, a total of 1,062 human cases of visceral leishmaniasis were reported from the rural district of Meshkin-Shahr in the mountainous, north-western Iranian province of Ardabil. In the summer of 2008, a cross-sectional study of dogs was conducted in this endemic area by randomly selecting 384 animals from 21 villages and testing them serologically for leishmaniasis. Villages, in which more than 10% of investigated dogs showed anti- Leishmania titres ≥ 1/320, were considered to be high-risk environments. Regression analysis showed no statistically significant correlation between topographic conditions and the prevalence of positive cases. However, when the results were compared with past meteorological records, a statistically significant positive correlation (P = 0.007) was found between the number of infected dogs with anti-Leishmania titres ≥ 1/640 and the number of days in a year with temperatures below 0 °C. While humidity showed an inverse correlation (P = 0.009) with the anti-Leishmania titres, a positive correlation (P <0.001) was found in relation to the amount of rainfall. Mapping of the areas at risk for kala-azar in the Meshkin-Shahr district supports the impression that the low temperatures prevalent in the Ardebil province constitute an important factor influencing the distribution of leishmaniasis there.
|
|
Mapping the distribution of the important rodents reservoir in Iran
|
|
|
Mapping Epidemiologically Important Reservoirs of Snail Transmitted Parasites in Iran
|
|
|
Use of Analytical Hierarchy Process Model (AHP) in Landfill Site Selection of Semnan Town
|
DEVELOPING A WATER QUALITY MANAGEMENT MODEL FOR KARUN AND DEZ RIVERS
|
Iranian Journal of Environmental Health Science & Engineering 2007;4(2): 99-106 | |
|
Keywords: Des, Karun, management model, quality, river, water | |
|
Abstract:
The Karun and Dez rivers basin are the largest rivers basin in Iran which are situated in the south west of the country. Karun River originates from Zagros mountain ranges and passing through Khuzestan plain, reaches the Persian Gulf. Several cities lie along its path of them the most important is Ahvaz, the center of Khuzestan province. To achieve water quality goals in Karun and Dez rivers, a water quality management model has been developed through the GIS approach and a mathematical water quality model. In Karun and Dez rivers, water quality has decreased due to heavy pollution loads from Khuzestan province cities and surrounding areas. In this survey, pollution sources, land use, geographic features and measured water quality data of the river basin were incorporated into the Arc-view geographic information system database. With the database, the model calculated management type and cost for each management project in the river basin. Until now, river management policy for polluted rivers in Iran has been first of all to get penalties from pollution sources and secondarily, to construct treatment plants for the pollution sources whose wastewater is released untreated and for which the wastewater quality goal of the Iranian Department of the Environment is not met. Different management projects with a time program were proposed and they were compared with the results of the river quality without any management approach. It became clear that the results based on the management approach were much better than those for the unmanaged condition from the viewpoint of the achievement of water quality goals and cost optimization. |
بعضی از آیات هستند